سلنا

دو ماهگیت مبارک

فرشته کوچولویه مامان ماهگیت مبارک. نمیدونم چرا احساس میکنم سلنا بزرگتر شده. دیگه کمتر دست و پا میزنه برای مدتی هم میتونه خودش تنها و بیدار رو تختش بمونه و وقتی باهاش حرف میزنم ساکت میشه و حسابی گوش میده. عاشق اینه که براش شعر بخونی . تمام شعرهای بچگی خودم و که فکر می کردم یادم رفته به ذهنم میاد براش می خونم.یا وقتی بغلش میکنم کیف میکنه. ارامشش بغل من باور نکردنیه ُ وقتی میاد بغلم مست میشه . انگار میفهمه چقدر عاشقشم .تمام زندگی من شده  سلنا  . اولین گردش سلنا و پارک رفتن با دخترم رفتیم پیاده روی.بعدشم اومدیم به مامانی و بابا جون سری بزنیم.اینم پارمیس جون که سلنارو خیلی دوست داره. بابا جمش...
17 تير 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سلنا می باشد